Wednesday, 29 February 2012

مادر مهدی محمودیان زندانی افشاگر شکنجه و تجاوز در کهریزک


 


مادر مهدی محمودیان زندانی افشاگر شکنجه و تجاوز در کهریزک طی نامه ای از ضرب و شتم شدید فرزندش توسط ماموران سخن گفته است. متن این نامه که از سوی برخی دوستان مهدی محمودیان و خانواده برخی زندانیان در تهران منتشر شده  است

جناب آقای اسماعیلی
ریاست محترم سازمان زندانها

سلام علیکم
احتراما اینجانب فاطمه الوندی مادر مهدی محمودیان که مدت دو سال و نیم است در زندان رجایی شهر در حال گدراندن دوران محکومیت خود می باشد هستم
با توجه به سمت و مسئولیت شما، اندکی تأمل در پرونده فرزندم مهدی و سایر زندانیان مشابه شما را متوجه ستم هایی که بر ایشان و خانواده هایشان رفته می نماید.

جناب آقای اسماعیلی
علت اینکه به عنوان مادر یک زندانی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود می باشد برای شما نامه می نویسم، پخش مصاحبه اخیر شما به خبرگزاری ایلنا بود که پس از آن بسیار خوشحال شدم که بالاخره یک مسئولی پیدا شد که با صراحت و شجاعت مسئولیت قانونی خود را در قبال زندانیان سیاسی و مطبوعاتی بپذیرد و به صراحت اعلام کند.

از آنجایی که احساس کردم از این به بعد با شما راحت‌تر می‌توانم صحبت کنم بخشی از بیانات دلگرم کننده شما را که منتشر شده است با هم مرور می کنیم:

۱- "در زندان اوین بخشی وجود ندارد که تحت نظارت و مسئولیت ما نباشد"
۲- "در حوزه رسیدگی ها نگهداری زندانیان با ماست"
۳- " درحوزه زندانبانی آنجه که بحث زندانبانی با ماست و بنده مسئولیت زندانبانی زندان های کل کشور و همه آنجه که داخل زندان ها و زندان اوین می گذرد را دارم و من امروز عرض می کنم ما در کشور بازداشتگاهی که تحت پوشش و نظارت و مسئولیت ما نباشد نداریم."
۴- " زندان محل نگهداری، اصلاح، تربیت و فعالیت های فرهنگی، اصلاحی و تربیتی است. "

جناب آقای اسماعیلی
اینک با استناد به جملات بالا قدری با هم درد دل کنیم

۱- فرموده اید که در زندان اوین بخشی وجود ندارد که تحت نظارت و مسئولیت من نباشد، در این خصوص به استحضار جنابعالی می رسانم که از صبح روز یک شنبه یازدهم دی ماه همین سال تا ۱۴ دیماه، روز چهارشنبه، فرزندم مهدی محمودیان را از زندان رجایی شهر برده‌اند و به محض سوار شدن به اتومبیل یکی از همراهان گلوی او را فشرده تا صدای او در نیاید و سه نفر دیگر تا رسیدن به زندان اوین او را کتک زده‌اند. در اوین به مدت ۴ روز به قدری او را کتک زده‌اند که حداقل در یک مرحله کار به بیهوشی رسیده و در بهداری اوین از ماسک اکسیژن استفاده کرده‌اند. خوشبختانه فرمودید مسئولیت زندان بانی با شماست. آیا این اتفاقات با مسولیت شماست؟

۲- فرموده اید در حوزه رسیدگی ها نگهداری زندانیان با ماست. اگر درست متوجه شده باشم مسئولین قضایی فرد زندانی را جهت گذراندن دوران محکومیت خود به شما به صورت امانت تحویل می دهند تا از او نگهداری کنید. آیا همیشه از امانت ها اینگونه نگهداری می کنید؟

۳- فرموده‌اید مسئولیت زندانبانی کل کشور و هم آنچه که در داخل زندان‌ها و زندان اوین می گذرد با ماست.

جناب آقای اسماعیلی
فرزندم در اثر بلایا و حوادثی که در زندان های تحت مسئولیت شما بر او رفته است دچار صدمات روحی و جسمی شده که بعضا غیرقابل درمان می باشد و اخیرا هم حدود ۴۵ روز در بیمارستان بستری بوده است و بر اساس تأکیدات مکرر پزشکی قانونی می بایست در فضایی خارج از زندان درمان شود و پزشک معالج او به صراحت اعلام داشته در طول درمان یک ساله، ماهی یک بار باید ویزیت شود تا بیماری او گسترش نیابد. ولی مسئولین تحت امر شما مسئولیت شما را نادیده گرفته و حتی اجازه ویزیت ماهیانه هم به او نمی دهند.

۴- جناب آقای اسماعیلی شما فرموده اید زندان محل نگهداری، اصلاح، تربیت، فعالیت های فرهنگی و تربیتی می باشد، برادر عزیز، پدربزرگ های ما و شما می گفتند در دوران کودکی و در مکتب خانه ها برای تربیت و اصلاح کودکان از چوب و فلک استفاده می کردند که آثار روحی و روانی آن را در کهنسالی فراموش نکرده بودند.

حالا چگونه است که می باید امروزه با زندانیان عقیدتی و سیاسی که هر کدام سرمایه های عظیم این جامعه هستند اینگونه برخورد شود؟

برادر گرامی
از اینکه مصدع اوقات شدم پوزش می خواهم و فقط قصدم بر این بود که به صورت بصورت بسیار بسیار خلاصه به اطلاع شما برسانم که با فرزندان این مرز و بوم در مجموعه تحت مسئولیت شما چگونه رفتار می کنند.

و یادآوری می کنم که در روز پاسخگویی در پیشگاه عدل الهی، گفتن مأمور بودم و معذور و یا اطلاع نداشتم، پذیرفته نیست.

با احترام فاطمه الوندی

Monday, 27 February 2012

هشت مارس، همبستگی بازنان زندانی و کوشندگان برابری در ایران



همبستگی و هم صدائی با مادران پارک لاله (مادران عزادار)
به مناسبت  8 مارس، روز جهانی زن
همبستگی با زنان زندانی و کوشندگان برابری در ایران

شنبه سوم مارج  سال 2012 از ساعت دوازده تا پنج بعد از ظهرعلیه خشونت و به همراه زنان کشورهای مختلف راهپیمایی می کنیم

۸ مارس روز جهانی زن، روز همبستگی ما با مادران پارک لاله عزادار در ایران را به روز همبستگی با زنان دربند و کوشندگان برابری در ایران تبدیل می کنیم .در این روز ، یاد هاله سحابی و  بیش از چهل زندانی سیاسی زن، در ایران را که از سال ۱۳۸۸ در زندانند گرامی میداریم. این زنان هیچ گناهی جز برابری خواهی و اگاهی دادن نداشته اند. این کارها هیچ کدام جرم نیست.  آزادی این زندانیان خواست ماست.

حامیان "مادران پارک لاله" لندن/انگلستان، امسال به مناسبت روز جهانی زن با در دست داشتن پلاکارت ها و عکس ها،  همراه با  تشکل سراسری "بپاخاستن میلیونی زنان " Million Women Rise 2012 ، به راهپیمائی در خیابان های مرکزی لندن، می پردازد . همراه و هم صدا با هزاران زن از سراسر جهان خواهان برابری حقوق زن و مرد، جهانی بدون خشونت و پایان دادن به خشونت علیه زنان می شویم .

این راه بیمایی در روز شنبه 3 مارس از ساعت 12ظهر از مقابل فروشگاه Selfridges شروع و به میدان ترافالگار ختم می شود . مارا در این روز همراهی کنید.

به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن، حمایت خود را از زندانیان سیاسی عقیدتی زن و کوشندگان برابری در ایران اعلام می کنیم و هم صدا با مادران داغدار، خواستار صلح در ایران و در منطقه هستیم و معتقیدیم جنگ به خشونت دامن می زند و بار دیگر مصرانه بر خواسته های به حق و مدنی مادران پارک لاله تاکید مي کنیم و خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی – عقیدتی، لغو اعدام بطور کلی، محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان جنایات سی و سه سال گذشته در ایران هستیم.


حامیان "مادران پارک لاله" عزادار، لندن/انگلستان


Saturday 3 March 2012

Time: 1.00 to 5 .00 pm

Meet at 12 noon in Orchard StreetLondon W1 (outside Selfridges Food Hall)
1pm: March along Oxford Street to Trafalgar Square

نزدیکترین ایستگاه آندر گراند: Marble Arch

8 March 2012

Solidarity with women prisoners and campaigner for equality in Iran

All together and with one voice in support of the “Mothers of Laleh Park” (Mourning Mothers)

We join “Million Women Rise Coalition” the women from other countries to protest against violence on Saturday 3 March 2012 from 12pm to 5pm
International Women’s day is our day of solidarity with the “Mothers of Laleh Park” in Iran and we also announce our solidarity with women prisoners and campaigners for equality. On this day we remember Haleh Sahabi and forty political women prisoners in Iran who have been in jail since 2010. These women were simply raising awareness and demanding equality. These are not crimes and we call for their release.
Supporters of the “Mothers of Laleh Park” in London, England are taking photos and placards to join the march with the “Million Women Rise Coalition” in central streets of London.
Together and with one voice with thousands of women from all over the world we call for equality with men, a world without violence and an end to the violence against women.
On the occasion of International Women’s day, we announce our solidarity with women prisoners of conscience and campaigners for equality in Iran and we add our voice to those of the Mourning Mothers calling for peace in Iran and the region. We believe that war encourages violence and once more we reiterate our support for the demands of Laleh Park Mothers and call for the:
-         Unconditional release of all prisoners of conscience
-          Abolition of capital punishment
-          Identification, detention and punishment of those who have committed crimes for the past 33 years in Iran.
Supporters of the Mourning Mothers of Iran- London

Please join us on:
Saturday 3 March 2012
Time: 1.00 to 5 .00 pm
Meet at 12 noon in Orchard Street, London W1 (outside Selfridges Food Hall)
1pm: March along Oxford Street to Trafalgar Square
Nearest Underground:  Marble Arch

Email: mothers.mourningiran@gmail.com
Find us on Face book: mothers. mourning

http://www.millionwomenrise.com/

Sunday, 26 February 2012

همبستگی با زنان زندانی و کوشندگان برابری در ایران 8 مارس


همبستگی و هم صدائی با مادران پارک لاله (مادران عزادار)
به مناسبت  8 مارس، روز جهانی زن
همبستگی با زنان زندانی و کوشندگان برابری در ایران



شنبه سوم مارج  سال 2012 از ساعت دوازده تا پنج بعد از ظهر علیه خشونت و به همراه زنان کشورهای مختلف راهپیمایی می کنیم

۸ مارس روز جهانی زن، روز همبستگی ما با مادران پارک لاله عزادار در ایران را به روز همبستگی با زنان دربند و کوشندگان برابری در ایران تبدیل می کنیم .در این روز ، یاد هاله سحابی و  بیش از چهل زندانی سیاسی زن، در ایران را که از سال ۱۳۸۸ در زندانند گرامی میداریم. این زنان هیچ گناهی جز برابری خواهی و اگاهی دادن نداشته اند. این کارها هیچ کدام جرم نیست.  آزادی این زندانیان خواست ماست.

حامیان "مادران پارک لاله" لندن/انگلستان، امسال به مناسبت روز جهانی زن با در دست داشتن پلاکارت ها و عکس ها،  همراه با  تشکل سراسری "بپاخاستن میلیونی زنان "  Million Women Rise 2012 ، به راهپیمائی در خیابان های مرکزی لندن، می پردازد . همراه و هم صدا با هزاران زن از سراسر جهان خواهان برابری حقوق زن و مرد، جهانی بدون خشونت و پایان دادن به خشونت علیه زنان می شویم .

این راه بیمایی در روز شنبه 3 مارس از ساعت 12ظهر از مقابل فروشگاه Selfridges  شروع و به میدان ترافالگار ختم می شود . مارا در این روز همراهی کنید.

به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن، حمایت خود را از زندانیان سیاسی عقیدتی زن و کوشندگان برابری در ایران اعلام می کنیم و هم صدا با مادران داغدار، خواستار صلح در ایران و در منطقه هستیم و معتقیدیم جنگ به خشونت دامن می زند و بار دیگر مصرانه بر خواسته های به حق و مدنی مادران پارک لاله تاکید مي کنیم و خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی – عقیدتی، لغو اعدام بطور کلی، محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان جنایات سی و سه سال گذشته در ایران هستیم.


حامیان "مادران پارک لاله" عزادار، لندن/انگلستان


Saturday 3 March 2012

Time: 1.00 to 5 .00 pm

Meet at 12 noon in Orchard Street, London W1 (outside Selfridges Food Hall)
1pm: March along Oxford Street to Trafalgar Square
نزدیکترین ایستگاه آندر گراند: Marble Arch




Email: mothers.mourningiran@gmail.com
Find us on Face book: mothers mourning

file:///C:/Users/effat/Desktop/Million%20Women%20Rise%202012.htm

  
تاریخ برگزاری برنامه شش ماه اتی حامیان "مادران پارک لاله" عزادار، لندن: ، اولین شنبه هر ماه از ساعت 2 تا 3 بعد از ظهر در جلوی آرت گالریNational Art Gallery. جمع می شویم . با ما همراه شوید.

April: 07/04/12. May: 05/05/12. June: 02/06/12. July: 07/07/12. August: 04/08/12. September: 01/09/12

Saturday, 25 February 2012

سهیل اعرابی - نامه‌ای به برادرم سهراب



نامه‌ای به برادرم سهراب باز هم اسفند آمد. باز هم تولد فردی است که سمبل مقاومت نامیده شد. درود سهراب جان، برادر نازنینم. امروز روز توست. چهارم اسفندماه. روزی که تو به دنیا آمدی. سهراب! این بار برایت نامه‌ای نوشتم تا کمی با تو درد دل کرده باشم. می‌خواهم از ۳ سال درماندگی و سه سال مبارزه مردمِ آزادی خواهی که برای آزادی خود مبارزه می‌کنند، بگویم. سهراب! ۳ سال گذشت و همچنان مردم برای به دست آوردن حق خود با دیکتاتور زمانه در حال جنگ و جدل هستند. اما چیزی که من را آزار می‌دهد، نوع مبارزه است. برادر عزیزم! به یاد داری آن روزهایی را که من، تو و دیگران به خیابان می‌رفتیم و در فضای حقیقی سعی در آگاه سازی مردم داشتیم؟ اما مدت خیلی زیادیست که خارج از فضای مجازی و در زمینه آگاه سازی مردم فعالیتی دیده نمی‌شود. زمانی که به یاد تلاش‌های تو می‌افتم، حس شرمندگی به من دست می‌دهد. به یاد می‌آورم که چگونه تلاش می‌کردی تا با تک تک اقشار جامعه صحبت کنی. یادت می‌آید با پسری که هوادار احمدی‌نژاد بود، چقدر با متانت صحبت کردی؟ من خوب به یاد دارم آن روز را… برخورد تو به قدری منطقی و دمکراتیک بود که حتی آن جوان تحت تاثیر صحبت‌های تو قرار گرفت. بله سهرابم! من خوب به خاطرم مانده که برای نشان دادن راه درست به مردم، چه تلاش‌هایی کردی. برادرم! اما، ما راه را به اشتباه رفتیم و این موضوع من را آزار می‌دهد. از خود سانسوری گرفته تا برخوردهای احساسی. به قدری مرز کشی بین گروه‌ها و احزاب مختلف زیاد شده که هر کسی هم سعی در نزدیک کردن این گروه‌ها به هم را داشته باشد، با بد‌ترین الفاظ ممکن مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرد. من می‌دانم که این رفتار با روحیه تو سازگار نیست. و به واقع به دور از آداب دمکراتیک نیز هست. برادرم! درد من از بین رفتن تو نیست. درد من، حکومت نیست! درد من، درد مردمی است که سرکوب و فرهنگ سازی اشتباه چنان در آنان رخنه کرده که به این راحتی نمی‌توان آداب دمکراتیک را به آنان آموخت. سهرابکم! چیز دیگری که من را آزار می‌دهد، باور به پیروزیست که در اکثر مردم دیده نمی‌شود و اکثرا دل به امیدی بسته‌اند که با کوچک‌ترین نسیم سرکوبانه‌ای از بین می‌رود. برادرم! من شرمنده‌ام که هنوز روحیه شکست ناپذیری و آداب دمکراتیک در مردم پدیدار نشده. به قدری این موضوع آزارم می‌دهد، که هر بار که به تصویر تو خیره می‌شوم، تنها حس شرمندگی است که سراا وجودم را فرا می‌گیرد… برادر عزیزم! مدتی است که فضای ترس و وحشت، به قدری در کشور بالا رفته که هر کسی سعی در شکست این فضا داشته باشد، در نطفه خفه شده و بعضاً هم خود مردم به بالا رفتن این فضا دامن می‌زنند. چگونه؟ با خود سانسوری، حذف بعضی از رفتارهای اعتراضی خود، حذف شخصیتی یکدیگر و… و … و این هم من را آزار می‌دهد. مدتی است که دل خوشی برخی از مردم هم شده یک فرشته نجات که همیشه قهرمان آزادی است و قرار است بیاید و ما را نجات دهد… غافل از اینکه این فرشته نجات فقط قصدش غارت میهن من و توست و از بین بردن هزاران هم میهن بی‌گناه، آن هم تنها و تنها به خاطر حس قدرت طلبی… برادرم! هرگز این جمله‌ات را فراموش نخواهم کرد: به فکر فرشته نجات نباشید، بلکه خود فرشته نجات خود باشید. سهراب! گرچه نیستی؛ اما می‌دانم نامت همیشه با ماست و اسمت همیشه جاودانه خواهد ماند. سهراب جان! به یاد جمله دیگری که همواره بر زبانت بود، افتادم: من چنان حالی از این دیکتاتوران بگیرم که در تاریخ ماندگار شود. پس سهراب! با من و دیگران همراه بمان، تا دست در دست هم داده و کشور خویش را کنیم آباد. در آخر نامه‌ام، از تو می‌خواهم که درود گرم مرا به تک تک جاوید نامانِ راه آزادی برسانی.. خصوصاً ندا، صانع، محمد، بهنود و حامد که این روز‌ها، روزهای آنان است و از آن‌ها نیز بخواه تا همچنان همراه ما باشند… زادروزت خجسته برادر نازنینم… اسفند ۱۳۹۰ برادر همیشگی تو، سهیل 


۲۶ شب قبل از تحويل جسد سهراب برادرم، دائم در استرس بودم. به ما که نگفته بودند سهراب کشته شد و ما فکر می کرديم زندانی است. مادرم آن روزها مدام می رفت مقابل زندان ها عکس سهراب را به هرکسی که آزاد می شد نشان می داد تا شايد نشانه ای پيدا کند. من هم همه اش به فکر اين بودم که اگر سهراب آمد خانه چه کار کنم. يعنی چه کاری کنم که حال و هوايش عوض شود و حداقل فکر شکنجه هايی که شده از سرش بيرون برود. دلم آن روزها می جوشيد اما متاسفانه بی مسووليتی و دروغ پراکنی آنقدر برای مدعيان و مسولان راحت شد که ما را بيهوده منتظر سهراب نگاه داشتند در حالی که سهراب قرار نبود به خانه برگردد و من بيهوده دنبال راهی بودم که وقتی سهراب به خانه برگشت هوايش را داشته باشم.

سهراب طرفدار مهندس موسوی بود و معتقد بود مهندس خواهد توانست عدالت اجتماعی را در کشور بر قرار کند. سهراب اميد داشت. ارزش رای سهراب و سهراب هايی که با آگاهی و اميد به ميدان آمده بودند خيلی بالا بود. رای سهراب رای برای تغيير بود. حقش اين نبود که جانش را تنها برای يک رای از او بگيرند. پاسخ يک شعارِ ساده ی «رای من کو» گلوله بود. سهراب رای داد تا زندگی بهتری داشته باشد. همين. من هيچ وقت پشيمان نشدم ونخواهم شد هدف من وبرادرم رای به باورهای سياسی مان بود . او با آگاهی رای داد و با آگاهی دنبالِ رای خودش رفت و کشته شدن در اين راه سعادت است.

در مورد آن عکس معروف سهراب با سربند سبز دلم می خواهد ناگفته ای را مطرح کنم. عکاس آن عکس خودم بودم من معمولا تمرکز خوبی برای عکاسی ندارم ولی به نظر من آن روز دستها و چشمهای من برای خودم نبود، قدرت عجيبی داشتم مثل خيلی از شهروندان معمولی که عکاس و فيلمبردار نبودند اما پس از انتخابات و در روزهای اعتراض و راهپيمايی، لحظه به لحظه ظلم و خشونتی که در خيابان می ديدند را ثبت می کردند. آن عکسِ من از سهراب و مادرم هم کاملا اتفاقی خوب و روشن افتاد. مادرم فرياد زد؛ «از ما عکس بگير». من در جوابش گفتم: « باشه». سهراب نگاهش جای ديگری بود واز دست من ناراحت بود که چرا همه اش آن روز عکس می انداختم و همين ناراحتی سهراب به اين عکس کمک کرد تا رنگ و بوی ديگری بگيرد. نگاه نگران سهراب در اين عکس را که می بينم نمی دانم بايد ناراحت باشم يا خوشحال باشم که اين عکس ماندگار شد. گاهی وقت ها که دلم بگيرد به اين عکس نگاه می کنم و می گويم :اميدوارم با جهانی شدن اين عکس، سهراب ديگر از من ناراحت نباشد

جنبش سبز نمرده و نخواهد مرد نه با کشته شدن سهراب ها و محمدها و نداها و بسياری از کسانی که ما حتی اسم شان را هم شايد نداينم و نه با دستگيری سران و به بند کشيدن آنها. حتی انگيزه مردم برای اعتراض بيشتر خواهد شد. از نظر من حالا که موسوی و کروبی در زندان هستند اين وظيفه هر ايرانی است که به ابتدايی ترين حقوق کسانی که پای مردم ايستادند و با همين مردم همراه شدند، احترام بگذارد و به اين حصر غير قانونی اعتراض کند. گاهی وقت ها فکر می کنم سهراب اگر زنده بود بقدری از اين موضوع ناراحت می شد که چرا بعضی ها حتی به حقوق اين آقايان هم احترام نميگذارند. سهراب، موسوی را خيلی دوست داشت و به همين خاطر من مطئمن هستم به قدری به اين حصر غير قانونی اعتراض می کرد که شايد دوباره جانش را می داد.

Friday, 17 February 2012

حمله نیروهای امنیتی به منزل شهروندان بهائی ساکن شیراز







 صبح جمعه 14 بهمن ماه نیروهای امنیتی در یک اقدام هماهنگ و هم زمان، با حمله به منزل بیش از 30 تن از شهروندان بهائی ساکن شیراز بیش از 11 نفر را بازداشت کرده اند.
بر اساس این گزارش، پیام تسلیمی، مژده فلاح، مژگان عمادی، نیما دهقان، سینا ساریخانی، یکتا فهندژ، سام جابری، فائزه تشکر، نورا فلاح و ژینوس فنائیان بازداشت شده اند.
هم چنین منزل تعداد دیگری از بهائیان از جمله مهران پیمانی، ماندانا کمالی، یکتا فهندژ، ایمان رحمت پناه، طاهره نوروزی، سیما سبتو و سعید دهقان مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت و تعدادی از وسایل شخصی ایشان از جمله کامپیوتر، سی‌دی، عکس و کتاب ضبط شد. برخی از این افراد از جمله رزیتا اسلامی، ایمان رحمت پناه، فرید عمادی و سعید دهقان برای روز شنبه 15 بهمن به پلاک 100 شیراز احضار شده اند.
ژینا دهقان دختر 9 ماهه ژینوس فنائیان نیز در میان افراد بازداشتی بوده است. تمامی این افراد به بازداشتگاه پلاک 100 شیراز منتقل شده اند.
این در حالی است که فائزه تشکر، نورا فلاح، ژینوس فنائیان و ژینا دهقان هر چهار نفر روز قبل ساعت 7 عصر به منزل بازگشته‌اند تا در صورت احضار مجدد مامورین خود را معرفی نمایند.
این حملات بین ساعت 7 الی 12 صبح روز جمعه رخ داده ‌و در چند مورد عملکرد و رفتار مامورین بسیار خشن و همراه با ضرب و شتم بوده است.
در لیست اولیه بازداشت ها نام بیژن فلاح به عنوان یکی از افراد بازداشتی ذکر شده بود که بنا به اطلاعات رسیده از منابع موثق، این شخص بازداشت نشده است.

کميته گزارشگران حقوق بشر
Committee of Human Rights Reporters

Wednesday, 15 February 2012

لیست زندانیان سیاسی-عقیدتی بند زنان زندان اوین




تعداد زیادی از فعالان سیاسی، مدنی و عقیدتی ایران هم اکنون در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در زندان اوین هستند. پس از برخوردهای امنیتی صورت گرفته در سال های اخیر بسیاری از فعالین زن با بازداشت و احکام قضایی مواجه شده اند.
اکنون 25 نفر از زندانیان عقیدتی- سیاسی زن در بند نسوان زندان اوین به سر می برند. در این گزارش که از سوی کمیته گزارشگران حقوق بشر تهیه شده است، آخرین لیست از زندانیان این بند به همراه اتهامات وارده و میزان محکومیت آن ها آورده شده است.
1- نام: مریم - نام خانوادگی: اکبری منفرد - اتهام:سازمان مجاهدین - حکم: پانزده سال
2- نام: کبری - نام خانوادگی: بنازاده امیرخیزی -اتهام: سازمان مجاهدین - حکم: پنج سال
3- نام: مریم - نام خانوادگی: جلیلی - اتهام: نوکیش مسیحی - حکم: دو سال و شش ماه
4- نام: ریحانه - نام خانوادگی: حاج ابراهیم دباغ - اتهام: سازمان مجاهدین - حکم: پانزده سال
5- نام: نوشین - نام خانوادگی: خادم - اتهام: دانشگاه آنلاین بهائیان - حکم: چهار سال
6- نام: سیمین - نام خانوادگی: دانشپور(بهرامی) - اتهام: سازمان مجاهدین - حکم: ده سال
7- نام: نازیلا - نام خانوادگی: دشتی - اتهام: سازمان مجاهدین - حکم: سه سال
8- نام: میترا - نام خانوادگی: زحمتی - اتهام: نوکیش مسیحی - حکم: دوسال و شش ماه
9- نام: نسرین - نام خانوادگی: ستوده - اتهام: وکیل(اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام) -حکم: شش سال
10- نام: مهوش - نام خانوادگی: شهریاری - اتهام: مدیران جامعه بهائی(یاران ایران) - حکم: بیست سال
11- نام: هانیه - نام خانوادگی: صانع‌فرشی - اتهام: وبلاگ‌‌نویس(توهین به مقدسات، تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت) - حکم: هفت سال
12- نام: اشرف - نام خانوادگی: علی‌خانی - اتهام: وبلاگ‌نویس(اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام) - حکم:سه سال
13- نام: ژیلا - نام خانوادگی: کرم‌زاده مکوندی - اتهام: مادران پارک لاله - حکم: دو سال
14- نام: محبوبه - نام خانوادگی: کرمی - اتهام: فعال زنان و حقوق بشر - حکم: سه سال
15- نام: فریبا - نام خانوادگی: کمال‌آبادی - اتهام: مدیران جامعه بهائی(یاران ایران) - حکم: بیست سال
16- نام: مهدیه - نام خانوادگی: گلرو - اتهام: فعال دانشجویی، فعال حق تحصیل(تجمع و تبانی، تبلیغ علیه نظام) - حکم: دو سال + شش ماه
17- نام: شبنم - نام خانوادگی: مددزاده - اتهام: فعال دانشجویی، سازمان مجاهدین(محاربه و اقدام علیه امنیت ملی) حکم: پنج سال
18- نام: صدیقه - نام خانوادگی: مرادی - اتهام: سازمان مجاهدین - حکم: بلاتکلیف
19- نام: لادن - نام خانوادگی: مستوفی - اتهام: وبلاگ‌نویس - حکم: پنج سال
20- نام: کفایت - نام خانوادگی: ملک‌محمدی - اتهام: سازمان مجاهدین(اجتماع و تبانی) - حکم: پنج سال
21- نام: عاطفه - نام خانوادگی: نبوی - اتهام: شرکت در تظاهرات 25 خرداد - حکم: سه سال
22- نام: منیژه - نام خانوادگی: نصرالهی - اتهام: بهائی(قدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ بهاییت و عضویت در تشکیلات مخالف نظام و وابسته به بهاییت) - حکم: سه سال و چهار ماه
23- نام: بهاره - نام خانوادگی: هدایت - اتهام: فعال دانشجویی، فعال زنان - حکم: نه سال و شش ماه + شش ماه
24- نام: فرح - نام خانوادگی: واضحان - اتهام: سازمان مجاهدین - حکم: پانزده سال
25- نام: معصومه - نام خانوادگی: یاوری - اتهام: سازمان مجاهدین - حکم: چهار سال و شش ماه
کمیته گزارشگران حقوق بشر 

Friday, 10 February 2012

مادران پارک لاله ، بیانیه علیه اعدام و سرکوب مردم ایران



بیانیه علیه اعدام و سرکوب مردم ایران

مادران پارک لاله و حامیان: اعدام ها و فشار بر مردم و فعالان سیاسی - مدنی را متوقف کنی

!

صبح جمعه ۱۴ بهمن­ ماه نیز نیروهای امنیتی، با مراجعه به منزل بیش از ۳۰ تن از شهروندان بهائی ساکن شیراز دستکم ۱۱ نفر را بازداشت کرده‌اند.

madaran-pl-s.jpg
خطر اعدام­ هایی قریب­ الوقوع و افزایش فشار بر فعالان­ سیاسی- مدنی در آستانه انتخابات مجلس را، با بهره­ گیری از ادبیات جنگ افروزانه در فضایی متشنج، بیش از پیش احساس می کنیم.

درحالی که حاکمین بر ایران، تا اکنون پاسخی برای هیچ یک از خواست­ های دادخواهانه­ ی مادران و خانواده­ های کشته­ شدگان و زندانیان سیاسی، جز زندان و سرکوب و آزار و اذیت نداشته اند، تنها راه کشاندن دوباره مردم به پای صندوق­ های رأی را کوبیدن بر طبل جنگ و مقابله با "دشمنان خارجی" از یک­سو و ایجاد رعب و خفقان روز افزون از دیگرسو، یافته­ اند.

آغاز دور جدید اعتراف­ گیری و نمایش، در پی شکنجه­ های سُبعانه و صدور احکام اعدام برای سعید ملک پور، وحید اصغری، شهروز وزیری، احمد رضا هاشم پور، مهدی علیزاده، امیر میرزا حکمتی، جواد لاری، زانیار و لقمان مرادی و نیز هجوم دوباره به روزنامه نگاران، نویسندگان مستقل و فعالان مدنی، نشانه ای از دوباره شدت یافتن سرکوب است.

بنا بر گزارش سازمان عفو بین الملل، نیروهای امنیتی و انتظامی ایران در دو هقته گذشته با یورش به مناطق عرب­نشین در شوش، حمیدیه و اهواز، حد اقل 49 نفر را بازداشت کرده­ اند. برخی گزارش­ ها حاکی است، این بازداشت­ ها در پی تبلیغ برای تحریم انتخابات پیشِ­ رو صورت گرفته است. مأموران در این عملیات، به سوی شرکت­ کنندگان شليک کرده­ اند که بر اثر آن چندین نفر مجروح، یک نفر کشته و سه نفر از دستگیرشدگان نیز زیر شکنجه جان باخته­ اند.

صبح جمعه ۱۴ بهمن­ ماه نیز نیروهای امنیتی، با مراجعه به منزل بیش از ۳۰ تن از شهروندان بهائی ساکن شیراز دستکم ۱۱ نفر را بازداشت کرده‌اند.

همچنین، فشار بر خانواده­ های جان باختگان، مادران عزادار، زندانیان سیاسی- عقیدتی و تمامی آسیب دیدگان روز به روز بیشتر می شود. تا جایی که از خروج مادر و پدر اکبر محمدی در فرودگاه جلوگیری کرده­ اند؛ پروین مخترع مادر کوهیار گودرزی را به جرم پیگیری وضعیت فرزند دربند خود بازداشت و به زندان انداخته­ اند؛ احکام سنگین زندان برای ژیلا کرم زاده مکوندی، لیلا سیف اللهی و ژیلا مهدویان را تایید کرده و در مورد ژیلا کرم زاده مکوندی به اجرا گذاشته اند؛ دادگاه­ هایی برای رسیدگی به اتهامات ساختگی برای تنی چند از مادران پارک لاله از جمله منصوره بهکیش و ام البنین ابراهیمی نیز برگزار کرده­ اند که در انتظار رای دادگاه مانده­ اند و پرونده تعدادی دیگر از آنان به جرم همدردی با مادران داغدیده، در حال بررسی است.

البته هنگامی که رییس قوه قضایی اسلامی ایران، رسما اعلام می­ کند پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط ایران اقدامی اشتباه بوده است، جای شگفتی نیست که علیرغم هشدارها و محکومیت­ های مکرر حکومت ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل، هم­چنان به صورت روز افرون شاهد نقض سازمان یافته حقوق بشر در ایران باشیم.

بنا بر گزارش سازمان عفو بین الملل تنها در طول 11 ماه، بیش از 600 مورد اعدام به صورت علنی در ایران گزارش شده است. (مطمئناً رقم واقعی آن به مراتب بالاتر از میزان گزارشات رسمی است) که با تصویب اخیر لایحه ضد بشری "مجازات اسلامی" حتی افرایش چشم­ گیر اعدام­ ها را نیز می­ توان انتظار داشت.

بر اساس ماده 287 این قانون، افرادی که با اتهاماتی چون "اقدام علیه امنیت ملی" و یا" نشر اکاذیب" و یا "اشاعه فساد و فحشا" محکوم خواهند شد، مفسد فی الارض محسوب شده و حکم آنان که قبلاً 5 سال زندان بود، از این پس اعدام است. بدیهی است این اتهامات گنگ که همواره با نهایت سوء استفاده، بسیاری از فعالان سیاسی- مدنی و سایر شهروندان را به زندان­ ها کشانده است، به راحتی می­ تواند منجر به اعدام انسان­ های بیشتری شود.

احکام اعدام سعید ملک­ پور، وحید اصغری و شهروز وزیری به اتهام اشاعه فساد و فحشا در حالی صادر شده­ است که آنها تنها سازنده برنامه­ های کامپیوتری بوده­ اند که پس از فروش، هیچ کنترلی بر چگونگی استفاده خریداران آن برنامه­ ها نداشته­ اند.

اعدام، کشتار، سرکوب فعالین سیاسی و مدنی و مردم ایران، دستگیری، شکنجه و زندانی کردن آن­ها؛ حمله به ملیت­ ها و پیروان ادیان و آیین­ ها و اعمال مجازات­ های بی­رحمانه و شدید، همه نشانه­ هایی از ضعف و استیصال حاکمان است که از سوی ما به شدت محکوم اند.

مادران پارک لاله ایران و حامیان، ضمن تأکید بر خواسته­ های همیشگی خود " لغو مجازات اعدام؛ آزادی تمامی زندانیان سیاسی- عقیدتی؛ محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان کشتار­ها و جنایت­ های صورت گرفته در دوران حکومت جمهوری اسلامی " خواهان لغو سریع حکم های اعدام صادره و آزادی ژیلا کرم زاده مکوندی و رفع پیگرد از مادران پارک لاله هستند و هشدار می دهند؛ باید سرکوب تمامی فعالان سیاسی - مدنی و اذیت و آزار بیش از این بر مردم ایران پایان یابد.

مادران پارک لاله و حامیان در خارج از کشور
بیستم بهمن ماه 1390

Saturday, 4 February 2012

آزادی همه زندانیان سیاسی – عقیدتی ایران


آزادی همه زندانیان سیاسی – عقیدتی ایران


حامیان "مادران پارک لاله ایران" لندن،شنبه چهارم فوريه سال 2012 ساعت دو تا سه بعد از ظهر، در سرمای منهای چند 
درجه، در میدان ترافالگار لندن گرد هم آمدند . خواهان ازادی فوری:
 پرستو دو کوهکی، مرضیه رسولی، سعید مدنی، سهام الدین بورقانی، پیمان پاک مهر، احسان هوشمند، محمد جراحی، شاهرخ زمانی، شیث زمانی، شریف ساعدپناه، مظفر صالح‌نیا، علیرضا صادقی و علی نجاتی هستیم .
ما خواهان توقف آعدام:
اعدام سعید ملک پور، وحید اصغری، جواد لاری، زانیار و لقمان مرادی و امیر میرزا حکمتی  هستیم


مادران پارک لاله می خواهند که هر چه زودتر به تعقیب و آزار مادران پایان داده شود.
آزادی پروین مخترع و ژیلا کرم زاده مکوندی خواست فوری آنان است.

و بار دیگر مصرانه بر خواسته های بحق و مدنی مادران پارک لاله تاکید مي کنیم و خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی – عقیدتی، لغو اعدام بطور کلی، محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان جنایات سی و سه سال گذشته در ایران هستیم.

حامیان "مادران عزادار ایران لندن /انگلستان

Email: mothers.mourningiran@gmail.com
Find us on Face book: mothers mourning

هاله سحابی در جمع یارانش ۵۵ ساله شد


تولد هاله به روایت تصویر:

هاله سحابی در جمع یارانش ۵۵ ساله شد

شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰ - ۰۴ فوريه ۲۰۱۲

مدرسه فمینیستی: روز ۱۵ بهمن ۱۳۹۰، در پنجاه و پنجمین سالروز تولد هاله سحابی، دوستانش یاد و صدای او را گرامی داشتند. در جشن تولد هاله سحابی نه تنها خانواده اش (مادر و دختر و عمه دختران عمه ها و عروس های خانواده سحابی) و همفکران اش همچون اعظم طالقانی و طاهره طالقانی و.. در آن حضور داشتند، بلکه همچنین همراهانش همچون مینو مرتاضی، زهره تنکابنی، پروین فهیمی (مادر سهراب اعرابی) فیروزه صابر، نرگس محمدی، اکرم مصباح، فرشته جمشیدی و... افکار و آرزوهای هاله و زیبایی زندگی اش را یادآوری کردند، بلک. همچنین در این مراسم صدای ضبط شده هاله پخش شد و کلیپی از مجموعه عکس هایی از دوران کودکی تا مرحله ازدواج و سپس بزرگ کردن سه فرزندش و نیز عکس های مبارزاتی اش به نمایش درآمد که فضای تولد هاله را سرشار از عطر زندگی اش کرده بود.

در مراسم جشن تولد هاله سحابی، برخی از فعالان جنبش زنان، روزنامه نگاران، همکلاسی های هاله سحابی در مدرسه ژاندارک، گروهی از مادران صلح و... حضور داشتند.

کیک تولد ۵۵ سالگی هاله سحابی


زری عطایی (مادر هاله سحابی) در جمع دوستان حاضر در جشن تولد هاله


مینو مرتاضی: ۵۵ سال پیش در چنین روزی هاله چشم به جهان گشود




پروین فهیمی (مادر سهراب اعرابی) از هاله گفت و شعری برای تولدش خواند




زهره تنکابنی مقاومت هاله را ستود


آسیه شامخی دختر هاله سحابی در حال بریدن کیک تولد مادرش.


پس از آسیه، فیروزه صابر و نرگس محمدی نیز کیک تولد هاله را بریدند


فرشته جمشیدی شعری را که برای هاله سروده بود با تمام احساسات وجودی اش خواند




پخش کلیپی از زندگی هاله


اکرم مصباح از فعالیت های اجتماعی هاله گفت


برخی دیگر از اعضای مادران صلح از جمله لادن در این جشن تولد درباره هاله سخن گفتند