Wednesday 16 May 2012

مادر مهسا امرآبادی: علت این همه خصومت با بچه های ما چیست؟


مادر مهسا امرآبادی: علت این همه خصومت با بچه های ما چیست؟
 مهسا امرآبادی روزنامه نگار اصلاح طلب صبح امروز پس از معرفی خود به دادسرای شهید مقدس اوین برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل شد.جواد امرآبادی پدر مهسا با ابراز ناراحتی از به اجرا درآمدن حکم دخترش به "جرس" می گوید: "دو شب پیش از اجرای حکم زندان اوین زنگ زدند و گفتند که مهسا خودش را برای اجرای حکم به زندان معرفی کند. امروز من با مهسا به زندان اوین رفتیم و من با قاضی احکام صحبت کردم و توضیح دادم که مهسا همسرش زندان است، خانه اش هم که درطرح شهری بوده و خراب شده است و مدتی فرصت بدهید تا مهسا سر سامانی به کارهایش بدهد بعد حکم را اجرا کنید که قبول نکرد و مهسا را بردند."
 وی با تاکید بر روحیه محکم مهسا در زمان انتقال به زندان ادامه می دهد: " خدا را شکر مهسا دختر خیلی محکم و قوی است و از روحیه بالایی برخوردار است. و امروز هم زمانی که داشت به زندان منتقل می شد با روحیه محکم و خنده از من خداحافظی کرد. مادر مهسا هم خیلی صبور و محکم است و من در مقابل مقاومت و صبوری آنها کم می آورم."
مریم نقی مادر مهسا امرآبادی نیز با ابراز تاسف از اجرای حکم دخترش می گوید: "نه تنها چند روزی بیشتر از روز جهانی مطبوعات نمی گذرد، بلکه روز مادر هم است و این هدیه آقایان به من مادر بود. خدا را شکر مهسا روحیه خیلی خوب و محکمی دارد و بخاطر همین این درد را تحمل می کنم علی رغم اینکه این حکم "غیر"عادلانه است و مهسا بی گناه محکوم به زندان شده است."
مادر این روزنامه نگار دربند خاطرنشان می کند: "سه سال است که مهسا دوران سختی را می گذراند علاوه بر اینکه همسرش را به زندان انداخته اند، بلکه خودش هم دست تنها با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می کرد. مشکل ما هم الان این است که مهسا را در اوین زندانی کرده اند و همسرش مسعود در زندان رجایی شهر است و واقعا نمی دانم این دو جوان که هر دو هفته، بیست دقیقه همدیگر را ملاقات می کردند الان وضعیتشان چطور می شود؟ درخواست من این است که حداقل مسعود را به زندان اوین منتقل کنند تا اینها بتوانند همدیگر را ملاقات کنند. سه سال است که زندگی مشترک اینها همین بیست دقیقه ملاقات بوده است و یک روز هم به مسعود اجازه مرخصی ندادند، حالا امیدوارم حداقل این را از آنها دریغ نکنند. واقعا علت این همه خصومت را نمی فهمم؟! اما قطعا ظلم پایدار نیست و روزی باید پاسخ دهند ما هم تحملمان زیاد است."
مهسا امرآبادی ، در خرداد 88 بازداشت و بیش از شصت روز را در زندان بسر برد. وی بار دیگر به همراه فخرالسادات محتشمی‌پور و شهین جهادی در جریان اعتراضات جنبش سبز در دهم اسفند 89  در اعتراض به حبس خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان بازداشت شد که پیش از عید نوروز 90 آزاد شد. اما پس از آزادی در  خرداد 90، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق مصاحبه و گزارش‌ از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه به یک سال حبس محکوم شد.
آقای امرآبادی در خصوص پرونده قضایی مهسا بیان می کند: "مهسا دو تا پرونده دارد. یکی از حکم هایش که یکسال حبس تعزیری است مربوط به بعد از انتخابات است. حکم پرونده دومش هم یکسال حبس تعزیری و چهار سال حبس تعلیقی است. قاضی هم هر دو حکم را به اجرا درآورده است. مهسا بعد از انتخابات که بازداشت شد حدود 60 روز در انفرادی بود و قطعا این شصت روز انفرادی طبق قوانین باید به ازای هر روز انفرادی گویا ده روز حساب شود حالا ما پیگیری می کنیم تا ببینیم چه می شود؟"
جواد امرآبادی: حکم دخترم بسیار سنگین و ناعادلانه است.
پدر مهسا می افزاید: " این حکم ناعادلانه است و ما حتی تقاضای تجدید نظر هم ندادیم به علت اینکه با تجربه که از عدالت آقایان داریم، ترسیدم حکم چهار سال تعلیقی مهسا را هم در تجدیدنظر به حکم تعزیری تبدیل کنند. ما اصلا نمی توانیم به این دادگاهها امیدی داشته باشیم و چه بسا به جای اینکه مهسا را از حکم تبرئه کنند، حکم یکسال را به پنج سال تبدیل کنند! ما خودمان آدمهای سیاسی نیستیم و این حکم بسیار سنگین و ناعادلانه است اما متاسفانه کسی نیست که به حرفهای ما گوش دهد."
مهسا امرآبادی  در دهه 80 فعالیت روزنامه نگاری خود را با همکاری با روزنامه‌های اصلاح‌طلب آغاز کرد. این روزنامه نگار پیش از انتخابات نیز در روزنامه‌ اعتماد ملی قلم می زد که به بازداشت وی انجامید.
جواد امرآبادی می گوید: "حدود دو هفته پیش مجمع تشخیص مصلحت از مهسا بخاطر مقالات و نوشته هایش قدردانی کرده بود. حالا برای من جالب است که مجمع تشخیص نظام که یکی از ارکان این نظام است اینگونه از مهسا قدردانی می کند اما مسئولین قضایی حکم او را به اجرا می گذارند. واقعا نمی دانم این قضیه  یک بام و دو هوا را چگونه می خواهند توجیه کنند؟!"
پس از تکیه عباس جعفری دولت آبادی بر مسند دادستانی، شرایط دسترسی زندانیان سیاسی به حقوق اولیه و ابتدایی خود دشوار شده و خانواده ها برای یک ملاقات حضوری باید ماهها و سالها درخواست دهند بدون اینکه به درخواست آنها رسیدگی شود.
همچنین طی هفته های اخیر، زمانی که خانواده های زندانیان به دادستانی تهران مراجعه کرده و از روند رسیدگی به درخواست های قبلی خود پرسیده اند، کارمندان دادستانی در جواب به آنها گفته اند که دادستان، حتی نامه ها را نگاه هم نکرده است چه برسد به اجرای آن ها. پس از مراجعه خانواده ها به نماینده دادستان وی گفته است که دادستان سرش شلوغ است!
پدر این روزنامه نگار دربند در این زمینه خاطرنشان می کند: "البته با توجه به این صحبتهای فکر نکنم موفق به دیدار دادستان شویم، اما باز تلاش خودمان را می کنیم. حالا هفته دیگر هم به ملاقات خود مهسا می روم و هم می روم تا دادستان را ملاقات کنم و مشکلاتمان را بگویم...خود مهسا کار می کرد و هزینه زندگی و قسط و خرج همسرش را می داد. من خودم  کارمند بازنشسته آموزش و پرورش و نمی توانم این هزینه ها را بدهم. از طرف دیگر در رشت هم زندگی می کنیم و باید برای ملاقات مهسا این همه راه را طی کنیم، خود مهسا می گوید ماهی یکبار بیایید اما من و مادرش طاقت نمی آوریم...."
مسعود باستانی همسر مهسا امرآبادی که پس از انتخابات سال 88 بازداشت شد، هم اکنون نزدیک به سه سال است که در زندان رجایی شهر با محرومیت از حقوق اولیه خود بسر می برد. این روزنامه نگار نیز در دادگاههای نمایشی به شش سال زندان محکوم گردید.
جواد امرآبادی در پایان تصریح می کند: "احتمالا مسعود هم تا الان فهمیده که مهسا را به زندان برده اند. به بچه هایی که برای ملاقات می روند گفتیم به او اطلاع دهند. در هر صورت ما امیدوار هستیم که همه زندانیان سیاسی بزودی آزاد شوند. الان بهترین و پاکترین بچه های ما در زندان هستند، امیدواریم روزی به آغوش خانواده و جامعه برگردانده شوند. انشالله بزودی همه این عزیزان بدون قید و شرط آزاد شوند تا این مملکت به سر و سامان برسد."


مژگان مدرس علوم: جرس 

No comments:

Post a Comment